۱۳۸۶ اسفند ۶, دوشنبه

...او هم اسکار گرفت اما ...

آقا صبح داشتم اخبار می دیدم . کجا؟ خونه ی Mehdi Fander که یهو گوینده شروع کرد راجع به Oscar Show حرف زدن و گفتن نتایج. Shit! احساس کردم تمام سوراخای تنم و به طور ویژه ای ما تحتم به خصوص اون غشای خارجیش هستا! داره می سوزه.
اصلا یادم نبود. اونم مراسم امسال با اونهمه بگیر و ببند، کش و واکش، شل کن سفت کن، ادا و اطوار، با دست پیش کشیدن با پا پس زدن،هاگیر واگیر و از این دست قابلیتهای زبان غنی پارسی!

مع الوصف، داشتم تو تاریخچه مراسم های قبلی غور می کردم و به این رسیدم (فیلم اسکار افتخاری به چالرز چاپلین )


P.S 1 : Due to the copyright regulations I couldnt embed the video. Please follow the link. It worths to see

P.S 2: Why Honor Awards? Why not regular award for best director, best screenplay, best actor after such a great history ?Look at his eyes


۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

... و من متولد شدم

همیشه وسوسه نوشتن بی مهابا را داشتم. به گمانم هیچگاه میسر نشود! دست کم حفظ آبرو و ستار العیوب بودن را از "حاج حسن" به

میراث نگه داشته ام. بگذار مردم از ظاهرم به قضاوتم بنشینند تا ویرانگاه باطنم.

مع الوصف شطحیات است مستدرک به لغت نامه دهخدا:

"شطحیات . [ ش َ طَ حی یا ] (ع اِ) ج ِ شطحیة، به معنی سرریز دیگ . (یادداشت مؤلف ). || (از ع ، اِ) (اصطلاح عرفان ) سخنان خلاف شرع بر زبان آوردن و چیزهای مخالف ظاهر شرع گفتن . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). کلماتی که در وقت مستی و ذوق از بعضی واصلین صادر می شود، مانند: «انا الحق » گفتن حسین بن منصور، و «لیس فی الجبة سوی اﷲ» گفتن جنید و «سبحانی ما اعظم شانی » گفتن بایزید. (از غیاث اللغات ). آنچه صوفیان گاه وجد و حال بیرون از حد شرع گویند. کلماتی که ازصوفیان صادر شود در غلبه ٔ حال و بیخودی که گاهی کفرباشد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شطح و شطحات شود."

می گویم رستگار چون از لحظه صفر اکنون به هیچ مخلوقی وابسته نیستم .(نیمه: چون هنوزHardcore نیستم)

به جون آقام که نه، به جون خودت دیگه هیچیو نه به لوزتینم میگیرم نه به بیضتینم! اون دفتر شعره هم بودااا ، آها اونم Recycle شد! یادش بخییر"دفتر ازیاوه های پریشان بشستم"!

آزاد آزاد
رهای رها

رستگار!